به گزارش خبرنگار مهر، رحیم محمدی استاد جامعه شناسی دانشگاه امام حسین(ع) در نشست شکاف طبقاتی، عدالت اجتماعی (کارتن خوابی، گورخوابی و وجدان اجتماعی) که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دیروز سه شنبه ۱۴ دی برگزار شد در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه در نگاه اجتماعی، گورخوابی، کارتن خوابی، اعتیاد و ... فهم خاصی دارد، گفت: آن فهم این است که اینها قربانی اجتماعی هستند. در رویکرد اخلاق سنتی و روانشناسی، خود این افراد مقصرند اما واقعا به این صورت نیست و در جامعه مدرن شهری اینها قربانیان روابط اجتماعی اند.
وی افزود: مثلا این افراد اگر در یک خانواده منسجم تربیت می شدند آیا به این روز می افتادند؟ اگر در یک مدرسه ای مناسب تحصیل می کردند آیا گورخواب یا بی خانمان می شدند؟ هر چند امروز مدارس و نظام آموزش و پرورش ما وضعیت بسیار بدی دارد و بسیاری از این آسیب های اجتماعی در واقع زواید زشت نظام آموزش و پرورش و مدرسه ای ما است. اگر یک سیستم شهرداری حرفه ای و مدنی داشتیم آیا این اتفاق می افتاد؟
محمدی در ادامه گفت: آیا شهرداری حرفه ای مدنی پاسخگوی چنین سیستمی نیست؟ شهرداری در همه جای دنیا یک سیستم حرفه ای مدنی برای خدمت رسانی به شهروندان است یعنی ما در داخل و خارج از خانه مان با شهرداری در ارتباط هستیم. به طور کلی شهرداری های ما یک نهاد غیرحرفه ای و غیرمدنی هستند و عمدتا از یک طرف یک نهاد رباتیک که چند نفر کارگر و کارمند مانند ربات در آنجا کار می کنند و از طرف دیگر تجارتخانه شده اند.
وی افزود: اگر می توانستیم مدیریت مناسب تری در بحث های مختلف اجتماعی مانند بهزیستی، درمان و ... داشته باشیم این اتفاق نمی افتاد. بنابراین در یک نهاد اجتماعی اینها قربانیان این ساختارها و چرخ های زندگی اجتماعی اند. جامعه در مقابل اینها مسئول است هر چند من در نگاه خودم از سهم فرد غفلت نمی کنم یعنی افراد هم بی سهم نیستند و گاهی کوشش های فردی چنین افرادی جواب می دهد و می توانند خودشان را تا حدودی از این فلاکت ها حفظ کنند.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) بیان کرد: مفهومی در جامعه شناسی به عنوان جامعه پذیری وجود دارد که به معنای این است که نوآموزان و دانش آموزان جامعه و کسانی که جدیدا عضو جامعه می شوند جامعه آنها را تربیت می کند و به آنها مهارت زندگی یاد می دهد و ذخیره های فرهنگی جامعه را به آنها منتقل می کند. زبان آموزی می کند و آنها را زبان پذیر می کند. شرایط اجتماعی کار، اشتغال، مهارت، کسب درآمد و روش های مختلف زیستن در شهر و جامعه را به آنها می آموزد.
محمدی با بیان اینکه باید نظام آموزشی کارآمد داشته باشیم و آموزش و پرورش باید بتواند به اعضای جامعه، زندگی کردن یاد بدهد، گفت: امروزه مطالعاتی که در حوزه آموزش و پرورش داریم نشان می دهد، آموزش و پرورش دنیا به این سمت پیش رفته است که دو چیز موضوع آموختن باشد؛ یکی زندگی و دیگری کیفیت زندگی. یعنی آموختن زندگی و کیفیت زندگی موضوع آموزش است. مدرسه جایی است که ما در آن روش فهمیدن مسئله های زندگی و راه حل هایی برای حل آنها را می آموزیم در حالی که ما بچه هایمان را به دست سیستم دموکراتیک مدرسه می دهیم و صبح تا شب یک سیستم حافظه پروری، امتحان، ترس، اضطراب و ... را به اینها می آموزد.
وی در ادامه تصریح کرد: با این سیستم آموزشی لزوما یک عده ریزش خواهند کرد اما اگر سیستم آموزش و پرورش مبتنی بر آموختن زندگی و کیفیت زندگی مانند چگونگی رفتار با همسایگان، رفتار در شهر، رانندگی و ... باشد به تدریج می توانیم خودمان را منطبق کنیم.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) در ادامه با اشاره به نکته دیگری در مورد آموزش و پرورش گفت: تقریبا امروزه ما در اکثر مطالعات به این نتیجه رسیده ایم که نوآموزان در مدرسه یاد بگیرند که چگونه طرح سئوال و پرسش بکنند یعنی یکی از محورهای آموزش و پرورش باید آموختن زندگی و کیفیت زندگی و دیگری آماده شدن برای پرسش و پاسخ دادن به پرسش است. اگر بتوانیم این دو سوال را در نهادهای آموزش و پرورشمان یاد بدهیم بسیاری از مشکلات اتفاق نمی افتد.
محمدی افزود: البته از آموزش و پرورش که بگذریم همانطور که اشاره کردم در سیستم شهرداری ما مشکلات اساسی وجود دارد. همچنین سیستم اجتماعی ما از این قاعده مستثی نیست. در گذشته در جامعه افرادی بودند که آنهایی را که از جامعه عقب بودند دستشان را می گرفتند. متاسفانه این نهادها را ویران کردیم مثلا یک نهاد ریش سفیدی یا یک نهاد سادات بود و در واقع افرادی در محلات بودند که محل رجوع بودند. جای اینها قرار بود که NGO های اجتماعی، موسسات خیریه و ... بگیرد و افرادی که از سیستم اجتماعی عقب بودند را یاری دهد. ما این ساختارها را ویران کردیم و به جای آنها نتوانستیم چیزی مناسبی قرار دهیم. همه ما از دولت انتظار داریم. دولت هم فکر می کند که همین طور باشد در حالی که خود سیستم اجتماعی ما یعنی مردم ما و همه مان مسئول هستیم و به این گونه نیست که همه جا شهرداری و دولت تنها مسئول باشند بلکه مردم هم مسئولند.
استاد دانشگاه امام حسین(ع) گفت: همه ما باید مقداری احساس مسئولیت داشته باشیم و به این فکر کنیم که زندگی شهری جدید و زیست کلانشهری با ما چه کرده است که تنها به خودمان می اندیشیم؟ آیا من به فراتر از خودم مسئولیتی ندارم؟ مقداری فردگرایی خودانگارانه در ما پررنگ و بر ما قالب شده است. بنابراین ضمن اینکه بایستی نهادهای اجتماعی ما مسئولیت های خود را درست انجام دهند مردم هم باید احساس مسئولیت کنند و در قالب نهادهای اجتماعی، موسسات خیریه و ... کارهایی را به اندازه توانشان انجام دهند.
وی در ادامه افزود: به نظرم اولین کاری که باید در قبال افرادی مانند گورخواب ها و ... انجام شود علاوه بر ساماندهی آنها، آموزش های ثانویه است و نباید مانند مدرسه باشد بلکه باید همراه با زندگی باشد مثلا افرادی که علاقه مندند مانند مددکاران اجتماعی باید با اینها زندگی کنند و به تدریج ذخیره های فرهنگی آنها را بیدار کرده و آنها را به زندگی اجتماعی برگرداند.
محمدی تصریح کرد: بنابراین ما با شرایط نهادین و نامناسبی مواجه ایم و فکر میکنم اگر این وضعیت پیش برود یعنی همینگونه که آموزش و سیستم های دیگر ما دارند پیش می روند و بی مسئولیتی که در شهرداری و سیاست وجود دارد، پیش برود ما در سالهای آینده گورخواب هاو بی خانم های بیشتری خواهیم داشت. باید در ساماندهی اجتماعی و برنامه ریزی اجتماعی مان بازاندیشی کنیم. بیشتر درباره آن حرف بزنیم، همکاری کنیم، فکر کنیم، نقد کنیم و در واقع باید در تشکل ها و نهادهای اجتماعی بازبینی و بازنگری کنیم.
نظر شما